عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : جمعه 7 تير 1391
بازدید : 979
نویسنده : شیخ پاسکال


«ژرژ برنانوس» در سال ۱۸۸۸ در پاريس چشم به جهان گشود. نسب او از سوى پدر اسپانيايى و لورنى بود. او از نياكان اسپانيايى خود غرور، احساسات تند و تعصب به شرف و غيرت را به ارث برد. از سال ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۱ در مدرسه اى كه يسوعيان آن را اداره مى كردند، به تحصيل پرداخت. مراسم تشرف او به دين مسيح در سال ۱۸۸۹ انجام گرفت و اين واقعه در زندگى او تاثير فراوانى به جا گذاشت. دوران تحصيل برنانوس با مشكلات فراوانى همراه بود. درگيرى هاى فراوان با اولياى مدرسه و روحيه سركش او مشكلات فراوانى را برايش به وجود آورد؛ به طورى كه پدر و مادرش مجبور شدند فرزند خود را براى تحصيل به دبيرستان ديگرى بفرستند و در اين مدرسه جديد ، برنانوس با پدر لاگرانژ آشنا مى شود و اين دوستى تا ساليان دراز ادامه پيدا مى كند.
ژرژ جوان در سال ۱۹۰۶ تحصيلات دبيرستانى خويش را به پايان رساند و به اخذ ديپلم نايل شد. او از دوران تحصيل خود خاطرات دلپذيرى به ياد ندارد و خاطرات خوش او به روزهايى مربوط مى شود كه با خانواده اش براى گذراندن تعطيلات به ناحيه پادوكاله رفته بود. سير افكار و تحول نظرات و زمينه هاى ذهنى ژرژ برنانوس در نامه هايى كه خطاب به پير مراد خويش، پدر لاگرانژ نوشته، به خوبى قابل مشاهده است و مجموعه اين نامه ها در پاريس به چاپ رسيده است. با بررسى اين نامه ها مى توان به موضوعات و مضامين مورد علاقه اين نويسنده مانند كودكى، تمايل به پاكى و قداست، حقيقت جويى و مبارزه با ناپاكى و مرگ پى برد. اصولاً براى درك آثار و نوشته هاى ژرژ برنانوس دو كليد عمده وجود دارد. نكته اول توجه به اشتغال خاطر او به مرگ است، خصوصاً تجربه مستقيم حضور او در جنگ جهانى اول كه به طور داوطلبانه صورت گرفت؛ مرگ انديشى اين نويسنده در ارتباط مستقيم با ايمان قوى دينى او قرار مى گيرد و به اعتراف خودش در سنين يازده تا هفده سالگى با اضطراب مرگ آشنا مى شود. انديشه متافيزيكى مرگ همواره به عنوان يكى از مولفه هاى ذهنى و دلمشغولى هاى اصلى او محسوب مي شود. با اين حال، ايمان برنانوس جزيى از وجود اوست و اين ايمان به هيچ وجه به او تحميل نشده است، بلكه از دوران كودكى از صميم قلب آن را پذيرفته و تا آخر عمر يك مسيحى مومن باقى مى ماند. در عين حال هيچ گاه ايمان واقعى را با خرافات و رياكارى مذهبى اشتباه نمى كند و شديداً از خشكه مقدس ها بيزار است.
برنانوس از معدود نويسندگان كاتوليك بود كه مذهب و انديشه مذهبى را تبديل به موضوع اصلى رمان هاى خود كرد و عنوان رمان نويس دينى به معناى واقعى كلمه زيبنده اوست؛ هر چند قبل از او نيز فرانسوا مورياك در اين زمينه تلاش هايى كرده بود.
و اما دومين كليد و قطب ديگر جهان عاطفى برنانوس، تصويرى است كه او از دوران كودكى داشت. او مى گفت تنها دو بار در زندگى مى توان از كسى توقع صداقت و صميميت داشت، يكى در كودكى و ديگرى هنگام مرگ. همان طور كه اشاره شد، با شروع جنگ جهانى اول، برنانوس داوطلبانه به جبهه پيوست و پس از پايان جنگ ازدواج كرد و همسرش براى او شش فرزند به دنيا آورد. برنانوس به فكر افتاد كه براى نان دادن به عائله اش كارى ثابت تر از روزنامه نگارى انتخاب كند؛ به همين جهت بازرس بيمه شد، ولى خيلى زود فهميد كه براى كارى جز نويسندگى ساخته نشده است. يكى از مهم ترين مسائلى كه پيرامون زندگى برنانوس وجود دارد، ارتباط نويسنده با روزنامه دست راستى اكسيون فرانسز و حمايت تلويحى او از رژيم فرانكو است.
اين روزنامه به رهبرى شارل مورا و لئون دوده، منتشر مى شد و ارگان جنبش سلطنت طلبان كاتوليك فرانسه به حساب مى آمد. برنانوس چندين سال به دليل دوستي با شارل مورا، با اين روزنامه همكارى كرد؛ تا اينكه در سال ۱۹۱۹ به طور كامل از آنان جدا شد. ژرژ برنانوس پس از مدتى با مشاهده جنايات رژيم فرانكو و همچنين حمايت علنى روحانيون و كشيش ها از اين جنايات، از انديشه هاى دست راستى خود دست كشيد، ولى اين حس سمپاتيك به دست راستى ها به عنوان نقطه اى تاريك در كارنامه اين نويسنده باقى ماند. نوشته هاى برنانوس به دو بخش داستانى و غيرداستانى تقسيم مى شود، كه از مهمترين نوشته هاى غيرداستانى او:  «ترس بزرگ همرنگان با جماعت» و «گورستان هاى بزرگ زير نور ماه» است. با اين تذكر كه او از بزرگ ترين رديه نويسان جناح راست فرانسه به حساب مى آيد. كتاب ترس بزرگ همرنگان با جماعت به هنگام چاپ واكنش هاى متفاوتى را برانگيخت و جنجال فراوانى به پا كرد. اين كتاب ظاهراً زندگينامه «ادوارد درومون» آغازگر پديده يهودستيزى در فرانسه و ستايش از اوست. برنانوس در اين كتاب همزمان به انديشه هاى چپ و راست حمله مى كند.
نخستين رمان برنانوس، بلافاصله پس از پايان جنگ جهانى اول منتشر شد كه «زير آفتاب شيطان» نام دارد. پس از اين رمان، برنانوس طى ده سال، چهار رمان ديگر را نوشت. رمان زير آفتاب شيطان براى نويسنده موفقيت فراوانى به همراه داشت.
او سرانجام شاهكار جاويدان خويش «يادداشت هاى يك كشيش دهكده»۴ را به چاپ رساند. اين رمان اهميت فراواني در تاريخ ادبيات فرانسه دارد و چالش بين ايمان مذهبى و شك فلسفى به بهترين وجه در اين كتاب شكافته و مطرح شده است. اهميت كتاب به قدرى است كه «روبربرسون»، استاد بزرگ سينماى فرانسه براساس اين كتاب فيلمى زيبا و به يادماندنى خلق مى كند و دامنه اهميت اين اثر فخيم ادبى را به جادوى سينما نيز مى كشاند.
ژرژ برنانوس در سال هاى آخر عمر خود پيوسته از شهرى به شهر ديگر كوچ مى كرد. او سال هاى آخر زندگى خود را در حمامه واقع در تونس گذراند. در زمستان سال ۱۹۴۸ سخت بيمار شد. او را به پاريس منتقل كردند و سرانجام در اين شهر چشم از جهان فرو بست و در آرامگاه خانوادگى اش در پل وازون به خاك سپرده شد و بدين سان پرونده عمر يكى از بزرگ ترين نويسندگان قرن بيستم ادبيات فرانسه بسته شد.



:: موضوعات مرتبط: زندگی نامه ژرژ برنانوس , ,

صفحه قبل 1 صفحه بعد

کانال ما با مطالب قشنگ برای شما https://telegram.me/haghighathayema

دانشمند مورد علاقه ی شما کیست؟؟؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دنیای زندگینامه و... و آدرس paskalov.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com